. از پشت کوه دوباره
خورشید خانوم در اومد
با کفشای طلا و
پیرهنی از زر اومد
آهسته تو آسمون
چرخی زد و هی خندید
ستاره ها رو آروم⭐️
از توی آسمون چید
با دستای قشنگش☀️
ابرا رو جابه جا کرد
از اون بالا با شادی
به آدما نیگا کرد
دامنشو ت داد
رو خونه ها نور پاشید
آدمها خوشحال شدن
خورشید بااونها خندید
درباره این سایت